دل نوشته های یک دل شکسته

اگر کتاب زندگی چاپ دومی داشت هیچوقت نمی گذاشتم این همه غلط تکرار شود.

دل نوشته های یک دل شکسته

اگر کتاب زندگی چاپ دومی داشت هیچوقت نمی گذاشتم این همه غلط تکرار شود.

غم وفریاد

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت
تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

هیچوقت شده از ته دل بخواهید فریاد بزنید اما نتونید
خیلی حس غریبیه
آدم حس میکنه تو اعماق دریا گرفتاره
میخواد فریاد بزنه اما نمیتونه


نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 11:28 http://www.tanhaeehayam.blogsky.com

ممنونم که بهم سرزدی بازم از این کارا بکنید

گلنوش پنج‌شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 13:45 http://momentt.blogfa.com

عشق همون خنده ها و گریه های ماست

عشق تویی عزیزم که زندگی منی

و عشق همینه و جز این نیست.

دوستت دارم....

خودت می دونی که خیلی دوست دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد