در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره در انزوا روح را آهسته در انزوا می خورد
و میتراشد.
این دردها را نمیشود به کسی اظهار کرد، چون عموما عادت دارند که این
دردهای باورنکردنی را جزو اتفاقات و پیش آمدهای نادر و عجیب بشمارند
و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سبیل عقاید جاری و عقاید خودشان
سعی می کنند آنرا با لبخند شکاک و تمسخر آمیز تلقی بکنند .
نویسنده : صادق هدایت
سلام
وبلاگت عالی بود
مطالب زیبایی می نویسی
موفق باشی
حرف های وبلاگت حرف های دل من است
همیشه بهت سر می زنم
ادامه بده
خداحافظ
خوب من
سلام
هرآنچه به دیگران میدهیم درحقیقت به خودمان داده ایم
بارها گفته ام وبار دگر میگویم
که من دلشده این ره نه به خود می پویم
در پناه حق باشی