زمان چون باد می گذرد.
درضیافت شبهای من ستارگان بسیاری در آسمان میدرخشند.
اما دل من از اعماق وجود فریاد میزند:
تک ستاره من جای تو در اینجا خالیست
هرلحظه بی تو بودن با قرنها تنهایی برابر است .
چیزی به وسعت زندگی مرا می خواند
و اما بعد:
بازگشتم
با کوله باری از حسرت .
صدای غم انگیزی در گوشم زمزمه می کند:
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
عشق همون خنده ها و گریه های ماست
عشق تویی عزیزم که زندگی منی
و عشق همینه و جز این نیست.
دوستت دارم....
خودت می دونی که خیلی دوست دارم